سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اورفت اما یادگارش راهش را ادامه می دهد

کوچه به کوچه اسمشون هست،اصلا کوچه ها به اسمشونه.

کوچه ها به اسمشون تزئین شده متل اینکه اگه کوچه به اسم اونها نباشه خیلیا براشون سخت می شه زندگی

اسم شهداء به کمک شون میاد و در سختی ها می شه مرحم شون.

اسم شهداءبه شهر عطر محمدی می بخشه.بالاخره میشه گفت اینقد ما تو جنگ شهید دادیم که حالا وقتی تو خیابون ها قدم می زنیم کوچه به کوچه شرمنده می شیم.

 ولی حالا توی یکی از کشور های مسلمون نشین که اسمش بحرین باشه جوون های برومند شون بر علیه آل خلیفه ستم کار و ظالم قیام کردند مثل همون روزهایی که جوون های خیلی وقت پیش ایران به رهبری پیر جوون جماران بر علیه شاه ظالم قیام کردند.

حلا این جوون های مسلمون کوچه به کوچه با آل خلیفه ستمگر می جنگند و شهید می دهند.

خدا پشت وپناهشون...........................................................



نوشته شده در یکشنبه 91 خرداد 21ساعت ساعت 3:49 عصر توسط شرمنده شهداء| نظر
طبقه بندی: کوچه به کوچه

باید تا به حال توجه کرده باشید وقتی می خواهید چیزی را در دست بگیرید،اگر روی بدنش جای دستی باشد راحت است،اما اگر مثل گل خار داشته باشد سخت است.

شهداءماهم مانند گل هایی بدون خار بودند همانند مادر گلشان زهرا«س».

شهداءما در هنگام که امامشان دستور داد ونیاز داشت بی صبرانه پابه وادیه عمل زدندو بعضی ها شبیه قاسم جرعه ی اهلا من العسل را چشیدند.

خوشا به حالشان.

اما بعضی از همون همسنگراشون جام اهلا من العسل را در دست داشتند اما آن را به همسنگرخود هدیه کردند...

من نمی دونم چرا با اینکه ما بسیار شهید داریم اما همه جا فقط اسم شهدا ای مانند:شهید کاوه،همت،چمران،برونسی،چراغچی،صیاد شیرازی و....و....است.

اصلا تا به حال اسم شهید نامجو،اندرزگو به گوشتون؟خرده شاید اسمشون به چشمامون خرده باشه ولی هیچی از اونها نمی دونیم.

باید در باره شهداءتحقیق کنیم و دنبال نام ونشون باشیم.

بیشتر کوچه های شهر ما به اسم شهداء است اما بعضی از اونها رو حتی اسم هاشون هم برامون نا آشنا است.گل تقدیم شما

 

 



نوشته شده در جمعه 91 خرداد 19ساعت ساعت 1:40 عصر توسط شرمنده شهداء| نظر
طبقه بندی: کوچه های شهر ما.

کوچه های شهرما هنوز هم بوی شهید می ده،ولی یعضی از جونا که تازه خودشون توی شهر پیدا کردن گاهی آبروی شهداءرو می برن.

شهیدیکه وقتی عزمش را جزم کرد تصمیم جهاد گرفت یه موقعی توی همین کوچه ها با لباس خاکی از زیر قرآنی که در دست مادر است عبور می رکد ودر کوچه قدم می گذاشت حالا همون کوچه ها میزبان جون های بیست ،بیست ویک ساله ای است که بر سر مادرش نعره می کشد ،مثل اینه که طلب میلیونی دارد ازمادر دل شکسته اش.

مادری که وقتی نعره ی جونی رو می شنود که بیست سال زحمتش را کشیده است و با خون دل بیست سال تحملش کرده است از خودش نا امید می شود.

اما برگردیم به آن روزگاری که شهید بر روی زمین داغ وخونین جبهه می افتاد،توی آتیش جبهه قرآن می خواند و نامه ای برای مادرش مینوشت که از دلواپس بیرون بیارش.

وای....وای....وای بر ما جوانان که به وصیتشلن عمل نکنیم و نعره بر سر مادر دلشکسته خود برکشیم.....................................



نوشته شده در پنج شنبه 91 خرداد 18ساعت ساعت 5:17 عصر توسط شرمنده شهداء| نظر
طبقه بندی: مادر دلشکسته

منظور من ازخرج کردن این نبود که مسکن بده،سفر ببره،پول بده و...منظور من از خرج کردن بنیاد شهید این بود که برای زنده ماندن اسم شهداءخرج کنه....

بعضیا فکر کردن منظور من از خرج کردن،خانه،پول و...است.

 



نوشته شده در چهارشنبه 91 خرداد 17ساعت ساعت 6:53 عصر توسط شرمنده شهداء| نظر بدهید
طبقه بندی: منظور من از خرج کردن بنیاد شهید این بود که برای زنده ماندن اسم ش

آنقدرازشهیدغلامرضادژبان می نویسم تابنیاد شهید به زانو دربیادوخرج کنه....................

عکس های شهدا رو در یک سایت بذاره و در دسترس دوستدارانشون بذاره.



نوشته شده در دوشنبه 91 خرداد 15ساعت ساعت 5:21 عصر توسط شرمنده شهداء| نظر
طبقه بندی: آنقدرازشهیدغلامرضادژبان می نویسم تابنیادشهید به زانو دربیادوخرج

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin
لوگوی دوستان